شیرینی پیروزی دکتر پزشکیان امیدوارم به کام‌ حامیانش تلخ نشود و خوشحالی آنان به اندوه مبدل نگردد...

شاید خیلی از افراد انتظار چنین دستاوردی را نداشتند؛

از تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان که در دوره‌ پیش با همین کسوت و قامت رد صلاحیت شده بود...

از سوگیری اولیه نظام به نفع قالیباف و سپس تبلیغ همه جانبه برای جلیلی...

از باخت جلیلی در دور دوم با وجود امکان تقلب چنان که در سال 88 رخ داد...

و در نهایت نشستن پزشکیان بر صندلی ریاست جمهوری همه و همه نشان از آن دار د که در کشور خیلی از حوادث غیرقابل پیش‌بینی هستند.

تأیید صلاحیت و سرانجام پیروزی این شخصیت اگر چه قدری عجیب بود، اما برای ما نباید خیلی دستاورد خیلی بزرگی تلقی شود.

احساس می‌کنم بخشی از اهل سنت در کنار طیف وسیعی از جامعه ایران، زیادی متأثر یا به اصطلاح عامیانه جوگیر شده‌اند...

نباید فراموش کنیم که باشکوه‌تر از این رخداد در سال 76 و چیزی مشابه آن در سال 92 رقم خورد؛ بنابراین چیز تازه‌ای نیست.

ممکن است رئیس جمهور تازه‌نفس بخواهد در راستای انجام تعهدات و عملی کردن بخشی از شعارهایش از میان اهل سنت وزیر و سفیر اختیار کند؛ به ویژه از میان برخی از جماعت‌ها و جریان‌ها که پتانسیل و سرمایه انسانی این کار را دارند. اما شرایط سخت‌تر و اوضاع وخیم‌تر از آن است که اهل سنت بخواهد دست همکاری صمیمانه دراز کند و وارد میدان شود. به ویژه که در طول این سال‌ها در حاکمیت نقشی نداشته است در نتیجه مسؤولیتی نسبت به وضعیت بغرنج کنونی ندارند.

بنابراین شایسته است شتاب نورزند و آبرویی که در طول این سال‌ها به ویژه در بحبوحه اعتراضات سال 1401 و همنوایی با خواسته‌های عموم جامعه برای خود اندوخته‌اند، به یک پست فرمایشی درجه چندم نفروشند. طرفه آن که توانمندی و تعهد شخص پزشکیان در جایگاه جدید هنوز برای کسی اثبات نشده است و در محک امتحان است. برای سفارت و وزارت چه بسا یک شیعه عاقل و عادل بهتر از یک سنی پخمه کارنابلد است...

به قول علی بن ابی طالب که فرمود اگر برای شما وزیر باشم بهتر است تا امیر، نخبگان سنی هم اگر ناصح امین و ناقد بصیر باشند بهتر است تا سفیر و وزیر.

غفلت نکنیم که بیش از نیمی از واجدین شرایط پای صندوق‌های رأی نیامدند که طبعا بخش بزرگی از آنان از خواص جامعه بودند و عامدانه از رأی دادن سرباز زدند. این یعنی رئیس جمهوری داریم با یک رأی شکننده بی‌سابقه؛ نه آرا و کاریزمای خاتمی را دارد و نه سیاست و کیاست روحانی را و چنان که دیدیم و شنیدیم در اولین نطق خود سلاح را بر زمین گذاشت و توپ را در زمین رهبری انداخت...

تجربه نشان داده است که تیشه رؤسای جمهور هر چند قوی و با پشتوانه مردمی بالا در مواجهه با هسته سخت قدرت دیر یا زود کند می‌شود؛ دل‌های رنجور ما دیگر طاقت آن را ندارد که پس از 4 سال بشنویم که رئیس جمهور ما «تدارکاتچی‌ای» بیش نبوده است...

به طور مشخص این رئیس جمهور صادق و متعهد چه گرهی از کار مملکت خواهد گشود؟

آیا قدرت آن را دارد که گشت ارشاد را از خیابان‌ها جمع کند تا با روان جامعه بازی نکنند؟

آیا از فضای مجازی رفع فیلتر خواهد کرد تا گردش آزاد اطلاعات جریان یابد؟

آیا اف ای تی اف را تصویب خواهد کرد که  دروازه ورود به داد و ستد با دنیای خارج است؟

البته که اینها کف انتظارات جامعه است...

از سوی دیگر شرایط خارجی را هم نباید از نظر دور داشت؛ با داشتن بهترین و کارآمدترین رئیس جمهور، فردی مانند ترامپ همه پته‌های او را روی آب خواهد ریخت و همه چیز را خراب خواهد کرد چنان که دیدیم شدیدترین تحریم‌ها در سال 97 در بحبوحه دولت دوم روحانی بر کشور تحمیل شد...